پشت پرده یک جنگ بیصدا: بازخوانی تقابل آمریکا و شوروی
جنگ سرد بین کدام کشورها بود؟ این پرسشی است که سالها پس از فروکش کردن شعلههای این تقابل خاموش، هنوز هم ذهن تحلیلگران، مورخان و علاقهمندان به سیاست جهانی را به خود مشغول کرده است. آنچه در ظاهر رقابت میان دو ابرقدرت دیده میشد، در واقع شبکهای پیچیده از درگیریهای نیابتی، اختلافات ایدئولوژیک و جدال بر سر بازتعریف نظم جهانی بود.
در پایان جنگ جهانی دوم، جهان با دو حقیقت همزمان روبهرو شد: پیروزی بر فاشیسم، و آغاز شبحی ناپیدا به نام جنگ سرد. ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی که در ظاهر متحدانی در برابر آلمان نازی بودند، خیلی زود خود را در موضع تقابل ایدئولوژیک دیدند. یکسو مدافع سرمایهداری لیبرال بود، و سوی دیگر نماینده کمونیسم دولتی.
اما جنگ سرد فقط یک اختلاف میان دو کشور نبود. این جنگ، دو شیوه متفاوت از زندگی، حکومت و دیدگاه به انسان را مقابل هم قرار داد. آمریکا با تشکیل ناتو و سیاست مهار کمونیسم، به دنبال تثبیت نفوذ جهانی خود بود. در مقابل، شوروی نیز با حمایت از انقلابها، جنبشهای آزادیبخش و دولتهای همسو، تلاش کرد نفوذ ایدئولوژیک خود را گسترش دهد.
در همین راستا، مناطق مختلف جهان به میدان بازی این دو قطب تبدیل شدند. جنگ کره در شرق آسیا، ویتنام در جنوب شرق آسیا، بحران موشکی کوبا در آمریکای لاتین، و حمله شوروی به افغانستان در دهه 80 میلادی، تنها نمونههایی از تنشهایی هستند که هیچگاه به رویارویی مستقیم نینجامیدند، اما جهان را بارها تا آستانه فاجعه کشاندند.
در این میان، اهمیت اروپا و بهویژه آلمان بیش از هر جای دیگری حس میشد. تقسیم آلمان، ساخت دیوار برلین، و وضعیت سیاسی دو تکهی این کشور، به یکی از نمادهای جنگ سرد تبدیل شد. شوروی در شرق و آمریکا در غرب، نهتنها شهرها، که تاریخ و فرهنگ را نیز از هم جدا کردند.
از سوی دیگر، جنگ سرد به نقطه آغاز رقابتهای علمی، تکنولوژیک و فضایی نیز بدل شد. پرتاب ماهواره اسپوتنیک، تأسیس ناسا، و در نهایت فرود انسان بر ماه، همگی در چارچوب همین تقابل تعریف میشدند. برندهی این رقابتها تنها برتری فناورانه کسب نمیکرد، بلکه مشروعیت نظام خود را نیز به رخ جهان میکشید.
اما واقعاً چه شد که این جنگ پایان یافت؟ نقش رهبران، فشارهای اقتصادی، اصلاحات داخلی، فروپاشی دیوار برلین و در نهایت انحلال اتحاد جماهیر شوروی، همه عواملی بودند که مسیر این تقابل را دگرگون کردند. با این حال، میراث آن تا امروز نیز در ساختارهای سیاسی، نظامی و فرهنگی باقی مانده است.
برای ادامه این تحلیل و بررسی دقیقتر نقش کشورهای دیگر، پیامدهای بلندمدت و زاویه دیدی نو از درون اسناد و روایتهای تاریخی، مقاله اصلی را در منبع زیر دنبال کنید.
منبع : ازهیچ